تقریبا در تمامی جستارهای انتقادی ای که در دفاع یا نفی بحران ادبیات معاصر فرانسه به رشته تحریر درآمده اند نمی توان ردی از شعر معاصر فرانسه جست حال آنکه شعر غنایی انتقادی می تواند نمونه ای از نوشتار کنشگرا باشد که برداشت زیباشناختی، محدود و متن گرا از ادبیات را به چالش می کشد. نوشته پیش رو می کوشد تا با تکیه بر اندیشه های شاعر و نظریه پرداز ادبی، ژان-میشل مول پوآ، برخی از مهم ترین ویژگی های شعر غنایی نو را جای آن در برنامه های درسی دانشگاهی در ایران خالی است برشمرد. برخلاف رمانتیسم، این جریان شعری می کوشد تا با پرهیز از آرمان گرایی و تمرکز بر بیان احساسات فردی شاعر پیوندی نو و انتقادی با واقعیت روزمره و زبان برقرار سازد و به سوی دیگری گام بردارد. این شعر متعهد هم جستجویی است آگاهانه و خستگی ناپذیر در زبان، خود و جهان، کاملا آشنا به محدودیت های خود، و هم دعوتی به کندی، آرامش، خوانش، گشایش و به ویژه امید در دنیای پرهیاهوی معاصر.